کد مطلب:315299 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:177

اعتراف پزشک ارمنی به کرامات اباالفضل
مرحوم شیخ عبدالزهرای كعبی از منبری های مخلص و ارادتمند به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و بسیار فردی بااخلاصی بودند. مجلسی در كربلا در منطقه ی «حی الحسین علیه السلام» در منزل حاج مهدی سیاح در ماه 9 میلادی به سال 1971 بر فراز منبر این كرامت را نقل نموده و گفت:

امروز صبح دیدم كه تعدادی ماشین در جلوی درب صحن حضرت عباس علیه السلام ایستاده اند، به طرف حرم حضرت عباس علیه السلام رفتم تا از قضیه آگاه شوم. وقتی وارد صحن مطهر شدم، دیدم عده ای به طرف حرم می آیند. با شتاب خودم را به ضریح رسانیدم. بعد از ادای مراسم زیارت، به طرف آنان رفتم تا اطلاع پیدا كنم كه چه حادثه ای رخ داده؟ جلو رفتم و از قضیه سؤال نمودم.

گفتند: این آقا پدر ما می باشد، مبتلا به مرض سرطان بوده. ما از مراجعه به پزشك خسته شده ایم. نتیجه را جز مصرف كردن دارو ندیدیم.

بعد از رفت و آمدهای مكرر، پزشك به ما گفت: به شما نصیحت می كنم، پدرتان را به خانه ببرید تا استراحت كند، زیرا این مرض قابل علاج نیست.

بعد از شنیدن حرف پزشك بین ما گفت وگوهایی شد و حرف پزشك را قبول نمودیم و پدرمان را به خانه آوردیم، چشم انتظار مرگ او بودیم، گرچه این امر دست خداوند است، اما از نظر ظاهر چنین بود.

در این اثنا خانمی از نزدیكان ما برای عیادت پدرمان آمد، بعد از خوش آمد نزد مادرمان رفت و با او به اتاق پدرمان وارد شد و جویای حال او شد. او كیف دستی خود را باز كرد و ظرف كوچكی درآورد و گفت: از این آب بدهید بخورد، این آبی است كه از زیر قبر مطهر قمر بنی هاشم علیه السلام عبور می كند.



[ صفحه 569]



ما آب را گرفتیم و به پدرمان دادیم. بعد از آشامیدن به خواب عمیقی فرورفت. آن خانم بیرون آمد و رفت دست به دعا برداشت و از پیشگاه خداوند عافیت او را خواست.

روز دوم پدرم مرا - كه بزرگترین فرزندانش بودم- فراخواند و گفت: فرزندم! احساس می كنم پس از آشامیدن این آب - كه به وسیله ی این زن صالحه آورده شده بود - حالم عوض شده، مرا نزد یك پزشك ببرید.

من از برادران خواستم تا وقت قبلی بگیرند و پدرمان را در شهر بغداد نزد پزشك ببریم. روز بعد او را نزد پزشك بردیم و بعد از آزمایش و دقت، آثار شگفت در چهره ی پزشك نمایان شد، مكرر او را مورد آزمایش قرار داد و اظهار نمود كه حالش رو به بهبودی است. پرسید: آیا علاج دیگر نموده اید؟

گفتیم: نه.

گفت: آیا پزشك دیگری برده اید؟

گفتیم: نه.

گفت: پس خداوند توانا پدرتان را شفا داده است.

گفتیم: جناب دكتر! به راستی شفای پدرمان به دست توانای حضرت عباس بن علی بن ابی طالب علیهماالسلام بوده است.

گفت: من شنیده ام كه علی بن ابی طالب یكی از خلفای پیامبر است.

گفتیم: آری، حضرت عباس علیه السلام فرزند اوست.

گفت: من ارمنی هستم. بیش از این چیزی نمی دانم، ولی به این بزرگوار - یعنی حضرت عباس علیه السلام - یقین دارم. او دارای مرتبه ی بزرگی نزد خداوند می باشد، بیماران بسیاری به واسطه ی او خوب شده اند. و به من مراجعه نموده و گفتند: ما به واسطه ی حضرت عباس علیه السلام شفا گرفتیم.



[ صفحه 570]



آری، این كرامت به واسطه ی این عالم و مرد متقی و شهید ولایت مرحوم مغفور شیخ عبدالزهرای كعبی نقل شد. [1] .


[1] همان ص 61 تا 64.